درون
گربه
خدا
من خدایی دارم که در این نزدیکی است
نه دران بالاها
مهربان،خوب ،قشنگ............
چهره اش نورانیست
گاه گاهی سخنی میگوید
با دل کوچک من
ساده تر از سخن ساده من
او مرا میفهمد
او مرا می خواند
او مرا میخواهد
او همه درد مرا میداند...........
یاد او ذکرمن است در غم و در شادی
چون به غم می نگرم
آن زمان رقص کنان میخندم
که خدا یار من است
که خدا در همه جا یاد من است
او خداییست که همواره مرا میخواهد
او مرا میخواند
او همه درد مرا می داند.